علائم اعتیادهای رفتاری کدامند؟ آیا اعتیادهای رفتاری دارای علائم و نشانه های بخصوصی است که بتوان آن را تشخیص داد؟ رایج‌ترین علائم اعتیادهای رفتاری کدامند؟

اعتیاد از هر نوعی که باشد زندگی فرد معتاد را تحت کنترل در می‌آورد

در این مقاله به صورت مفصل به توضیح علائم اعتیادهای رفتاری پرداخته شده است.

علائم اعتیادهای رفتاری

۱- مشغولیت ذهنی
۲- تشدید تکرار مواد
۳- وسواس اعتیاد
۴- مشکلات روانی
۵- اصرار به ادامه مصرف
۶- زندگی نابسامان معتاد
 

۱- مشغولیت ذهنی

هنگامی که یک فرد به بیماری اعتیاد از هر نوع و شکلی که باشد، مبتلا می‌شود، تمامی اولیت‌های زندگی او به شکلی بیمارگونه تغییر می‌کند. در اصل یکی از مهمترین علائم اعتیادهای رفتاری یا مصرفی، قرار دادن مسئولیت‎های مهم زندگی فرد در درجه دوم و بی‌اهمیت زندگی اوست.
شخصی که حامل یک اعتیاد رفتاری یا مصرفی است، چنان از لحاظ فکری، عاطفی و روحی درگیر و وابسته به رفتار اعتیادی خود می‎شود که نمی‎تواند به سلامتی و آرامش خانواده خود بی‎اندیشد. به این معنا که به محض انجام رفتار اعتیادی خود به سرعت شروع به فکر کردن در مورد انجام دوباره آن رفتار می‎کند.
به عنوان مثال فردی که به روابط جنسی اعتیاد پیدا کرده است، آنچنان از لحاظ روانی و عاطفی، در مورد رفتار جنسی خود و تاثییراتی که این رفتار بر روی او می‎گذارد، اشتغال فکری پیدا می‎کند که عملا از اندیشیدن و تدبر در مورد جنبه‎های دیگر زندگی و حتی اعضای خانواده و دوستان خود باز می‎ماند.
در حقیقت این فرد آنچنان افکار و ذهنش مشغول این رفتار اعتیادی است که دائما در مورد رفتار خود می‎اندیشد. اینکه چگونه رفتار اعتیادی خود را انجام دهد، کجا و به چه شکلی این رفتار را به انجام برساند.
هنگامی که فردی تا این اندازه به یک رفتار خود مشغول می‎شود، دیگر انرژی‎ایی از لحاظ روحی و عاطفی برای او باقی نمی‎ماند که به دیگر مسائل مهم زندگی خود بپردازد.
این نشانه‎های اعتیادهای رفتاری را می‏‎توان به خوبی در رفتار تمامی اشخاصی که به انواع اعتیادهای دیگر مبتلا هستند، مشاهد کرد.
فرد معتاد با اینکه می‎بیند اعتیاد رفتاری‎اش چه عواقب و مشکلاتی را برایش ایجاد کرده است، اما به علت گسترش این بیماری در درونش، نمی‎تواند رفتار اعتیادی خود را متوقف سازد و کنار بگذارد.

۲- تشدید و تکرار مصرف

برای توصیف پدیده تشدید مصرف در علایم اعتیادهای رفتاری باید عنوان کرد که همه افراد و انسانهای متعادل و سلامت از لحاظ مغزی به شکلی طبیعی با موضوع سرخوشی، شادی و غم در زندگی خود برخورد می‎کنند.
به این معنا که همه افراد در زندگی خود به دنبال شادی و خوشی هستند. اما بیشتر آنها به این نتیجه رسیده‎اند که نمی‌توان همیشه از زندگی احساس لذت کرد و شاد و سرحال بود. اما افراد معتاد به شکلی دیگر عمل می‎کنند، چون راهی پیدا کرده اند که با آن هر وقت که دلشان خواست احساس خوبی به داشته باشند و به قول معروف نشئه و سرحال باشند.
از مهمترین خصوصیات افراد معتاد وابسته به مواد مخدر یا یک اعتیاد رفتاری، پایین بودن آستانه تحمل آنهاست. به این معنا که تحمل این افراد در برابر اضطراب و تشویش بسیار کم است و کسی که ضریب تحملش در برابر مسائل و مشکلات زندگی پائین می‌باشد بدون شک بیشتر مواقع در هنگام روبرو شدن با مشکلات زندگی احساس ناامیدی و سرخوردگی خواهد کرد، در نتیجه برای تغییر احساسات دردناک خود به یک محرک خارجی نیازمند خواهد بود.
فرد معتاد به اعتیاد رفتاری، با افزایش تعداد دفعات رفتاری که به آن اعتیاد پیدا کرده است به تدریج کنترل خود را در مورد آن از دست می‎دهد. به این ترتیب هم دفعات رفتار اعتیادی افزایش پیدا می‌یابد و هم مدت زمانی که صرف انجام آن رفتار می‌شود، افزایش پیدا می‎کند.

۳- وسواس اعتیاد

وسواس باعث می‎شود تا فردی که اعتیاد رفتاری دارد نتواند عواقب و عوارض اعتیاد خود را درک کند و چشم خود را روی مشکلات و بدبختی‎های خود می‌بندد.
فردی که از اعتیاد رنج می‌برد به قدری حواسش روی اعتیاد متمرکز شده است که به هیچ موضوع دیگری در اطراف خود به جز انجام رفتار اعتیادی یا مصرف مواد خود فکر نمی‎کند. این افراد نمی‎توانند دنیا و اطراف خود را ببینند. آنها نمی‎توانند درک کنند که اعتیاد هر روز بیشتر از روز قبل به زندگی آن‎ها و جسم و روحشان آسیب می‌رساند.
افراد معتاد مبتلا به وسواس فکری هستند، یعنی همه فکر و ذهن آن ها صرف فکر کردن به مصرف مواد یا انجام کاری است که به آن اعتیاد پیدا کرده اند، می‎شود. یکی از مهم ترین نشانه ها و عوارض اعتیاد، انکار است.
افرادی که اعتیاد رفتاری دارند در ذهن خود دنیای دیگری خلق می‎کنند که با اعتیاد آنها سازگاری دارد. برای مثال فردی که اضافه وزن دارد و باید وزن خود را کاهش دهد به چای اینکه غذای کمتری بخورد تا لاغر شود به علت اعتیاد رفتاری خود، پرخوری می کند.
فرد معتاد به علت نداشتن کنترل بر روی زندگی خود و ندانستن راه صحیح برخورد با مسایل و مشکلات آن، عذاب می‎کشد و تصور می‎کند که اعتیاد رفتاری یا مصرفی می‎تواند به او برای مقابله با مشکلات و زندگی هولناکی که دارد کمک نماید، هر چند که می‎داند احساس آرامش و لذت ناشی از اعتیاد بسیار کوتاه بوده و توهمی بیش نیست.

۴- مشکلات روانی

افرادی که از اعتیادهای رفتاری رنج می‌برند، معمولاً اعتماد به نفس کمی دارند و غالبا دچار اضطراب وتشویش هستند. این‎گونه معتادان به عنوان یک گروه، برای اینکه بتوانند محیط اطراف و زندگی خود را کنترل کنند، دارای نیازهای خاصی هستند که اگر نتوانند آن را برآورده سازند دچار تشویش و اضطراب می‎گردند. در بیشتر مواقع کسانی که اعتیادهای رفتاری دارند در خانواده­‌هایی بزرگ شده‎اند که یکی یا هر دو والدین آنها معتاد بوده‎اند و یا حامل یک اعتیاد رفتاری بوده‎اند.
در حقیقت فرد معتاد حاصل خانواده بیمار است. در این خانواده‎ها، والدین معتاد و بیمار نمی‌توانند به فرزندان خود محبت و توجه لازم را بدهند. آنها نمی‎توانند به فرزندان خود اعتماد به نفس وخود باوری را بیاموزند در نتیجه فرزندان این‎گونه خانواده‏‎ها، نمی‌آموزند که برای تحمل مشکلات و مسایل زندگی،از راه‎حل‎های صحیح و منطقی استفاده کنند و به یک محرک خارجی متوسل نشوند.
افرادی که اعتیاد رفتاری دارند از لحاظ روانی با انواع مشکلات و مسائل روبرو هستند. اعتیاد در واقع نوعی بیماری است که فرد مبتلا به آن تلاش می‎کند با مصرف مواد یا اعتیاد رفتاری احساس خلاء و ترس خود را تسکین دهد و حواس خود را از مشکلاتی که دارد با مصرف مواد یا انجام رفتار اعتیادی خود پرت کند.

۵- اصرار به ادامه مصرف

از خصوصیات و ویژگی‎های مهم اعتیادهای رفتاری، اصرار و پافشاری به ادامه رفتاری است که فرد معتاد با آنکه می داند برایش عواقب بد و وخیمی دارد، می‎باشد.
هنگامی که یک رفتار حالت اعتیادی پیدا می‎کند، به تدریج دیگر نمی‎توان آن را کنار گذاشت و آرام آرام به یک اجبار تبدیل می‎شود . در این حالت فرد عملا نمی‎تواند واقعیت را ببیند.
فردی که اعتیاد رفتاری دارد با زندگی در دنیای خیالی خود به رفتار بیمارگونه خود ادامه می‌دهد و به خود می گوید که همه چیز مرتب است و مشکلی وجود ندارد و تصور می‌کند که رفتار اعتیادی خود را تحت کنترل دارد و هر وقت که بخواهد می‌تواند آن را کنار بگذارد.
نکته مهم در مورد افراد معتاد این است که آن‎ها همیشه برای توجیه رفتارهای خود و جلوگیری از انتقادها و سرزنش های دیگران، خود را در گرفتارهایی که به آن مبتلا هستند، مقصر نمی‎دانند بلکه دیگران را عامل بدبختی‎ها و گرفتاری‌ های خود نشان می‎دهند. فردی که اعتیاد جنسی دارد ممکن است بگوید همسرش با رفتارهای خود باعث شده است تا وی به سراغ زنان دیگر برود، چون تمایلی به روابط جنسی نداشته و او به خاطر محرومیت از رابطه جنسی با همسرش به سراغ زنان دیگر رفته است. وی برای توجیه خود انواع بهانه‎ها را می‎تراشد، بدون اینکه خود را در این ماجرا مقصر بداند.
انکار کردن احتمالاً یکی از بزرگترین موانعی است که باعث می‎شود که فرد معتاد نتواند از دیگران برای بهبودی از اعتیاد تقاضای کمک نماید.

۶- زندگی نابسامان معتاد

فرد معتاد در واقع آخرین کسی است که به این واقعیت پی می‎برد که کنترلی بر روی اعتیاد خود ندارد و اینکه اعتیاد زندگی او و اطرافیانش را آشفته و نابسامان کرده است. در آخرین مراحل اعتیاد است که احتمالاً فرد معتاد در یک لحظه نادر و استثنایی به وضعیت نابسامان خود تا حدودی پی می‎برد و سرانجام به این نتیجه می‎رسد که اعتیاد باعث شده است تا بیشتر وقت و انرژی خود را در این راه صرف کند.
البته این آگاهی لحظه‎ای به این معنی نیست که او کاملا به این موضوع اعتراف کند که اعتیاد زندگی او را فلج و غیر قابل اداره کرده است. حتی این احتمال وجود دارد که فرد معتاد تصور کند که اعتیاد تنها عاملی است که باعث می‎شود تا وی دچار جنون نگردد. با وجود این، بعضی اوقات، فرد معتاد به این فکر می‎افتد که بهتر است اعتیاد رفتاری خود را اندکی کاهش دهد و کاری برای متوقف ساختن آن انجام دهد.
غم و اندوه از جمله عوارض و عواقب اعتیادهای رفتاری است. افراد مبتلا به اعتیادهای رفتاری از رفتاری لذت برده‎اند که در پایان چیزی جز سرخوردگی، ناامیدی و از هم پاشیدگی زندگی برای آن ها به ارمغان نیاورده است.

 

منبع نوشته : اعتیادهای رفتاری