مرکز ترک اعتیاد اهواز قدمهای ۱۲ گانه کدامند و برای شناخت دقیق آن چه باید کرد؟ مهمترین نکات آموزنده در قدمهای ۱۲ گانه چیست و چگونه می توان آنها را آموخت؟ راهنمای دقیق کارکرد قدمهای ۱۲ گانه کدام است؟

در ادامه به تشریح کامل قدم های دوازده گانه پرداخته شده و کمپ ترک اعتیاد اهواز سعی بر تشریح این قدم های انسان ساز کرده است. لطفا تا انتهای این مقاله ما را همراهی بفرمایید.

قدمهای ۱۲ گانه

قدم اول :

تیتر قدم اول در قدمهای ۱۲ گانه : ما اقرار کردیم که در برابر اعتیادمان عاجز بودیم و زندگی‌مان غیر قابل اداره شده بود.

به اعتقاد ما، اعتیاد با روندهای فکری موهوم و غیر واقعی که از اعتقادات و باورهای ریشه‌ای و اصلی بیمارگونه نشأت گرفته است به حرکت در می‌آید.

شروع بهبودی از اعتیاد واقعی (پس از سم‌زدایی) از نقطه و زمانی است که روند فکری در جهت عکس روند فکری بیمارگونه‌ی قبلی به حرکت درآید. اولین قدم؛ اقرار و پذیرش واقعیت‌هایی است که سال‌ها انکار شده است.

روند فکری بیمارگونه‌ی قبلی؛  غیر واقعی

در گذشته، معتاد تصور می‌کرده است که قدرت کنترل مواد مخدر را دارد و هیچ وقت معتاد نمی‌شود.

روند فکری قدم اول بهبودی؛  واقعی

اعتراف می‌کند که در مقابل اعتیاد عاجز است و قدرت کنترل آن را ندارد.

روند فکری بیمارگونه‌ی قبلی؛  غیر واقعی

در گذشته معتاد تصور می‌کرده است که اختیار زندگی خود را دارد و بر مبنای حق انتخاب آزاد، تصمیم‌گیری می‌کند.

روند فکری قدم اول بهبودی؛ واقعی

اقرار می‌کند که اختیار زندگی خود را ندارد، آزاد نیست و حق انتخاب خود را از دست داده است.

زیربنای معنوی قدم اول در قدمهای ۱۲ گانه، صداقت است. معتاد با برداشتن این قدم به جای جنگ با بیماری خود، آن‌را می‌پذیرد. او دیگر انرژی خود را به خاطر ستیز بیهوده با چیزی که زورش به آن نمی‌رسد، هدر نمی‌دهد و به جای آن، تمامی توجه و توان خود را برای برداشتن قدم بعدی بهبودی، ذخیره می‌کند. قدم اول، نقش بسیار مهمی برای رخنه کردن به دیوار ضخیم سیستم دفاعی نفس که از طریق نظام تدافعی انکـار عمل می‌کند، بر عهده دارد. این قدم، با ظرافت به نظام دفاعی  انکـار ضربه‌ای می‌زند؛ اما این ضربه نه آن‌قدر شدید است که باعث ترس شود و دیواره‌ی دفاعی را ضخیم‌تر کند و نه آن‌قدر ضعیف که بی‌اثر باشد.

قدم دوم :

ما به این باور رسیدیم که یک نیروی برتر می‌تواند سلامت عقل را به ما بازگرداند.

معتاد در حال بهبودی، در قدم اول می‌پذیرد که در برابر اعتیاد عاجز است و اختیار زندگی از دستش خارج شده است؛ این پذیرش مانند طوفانی، روند فکری بیمارگونه‌ی قبلی معتاد در حال بهبودی را نظام فکری معیوب او را دچار تزلزل می‌کند. در این مرحله، هرچند معتاد در حال بهبودی به خاطر پذیرفتن قسمتی از واقعیت‌ها، آرامش نسبی در خود احساس می‌نماید، اما در عین حال با خود فکر می‌کند؛

حال که قبول کرده‌ام قدرت و توان حل مشکلات خود را ندارم تکلیف چیست؟ چه کسی ممکن است بتواند معضلی را که خود توان حل کردنش را ندارم برایم حل کند؟ معتاد در حال بهبودی، در این‌جا احتمالاً قدری احساس ترس می‌کند اما ایمان که زیربنا و اصل معنوی نهفته در قدم دوم است، چـاره‌ی کار اوست. معتاد درحال بهبودی، در قدم دوم کم‌کم باور می‌کند که خداوند می‌تواند سلامت روانی او را به وی بازگرداند.

در قدم دوم، خلاء نیازی که در قدم اول در معتاد در حال بهبودی به وجود آمده پر می‌شود و بر اعتقادات و باورهای ریشه‌ای و اصلی او اثر می‌گذارد. به مرور احساس تنهایی و ترس جای خود را به ایمان می‌دهد و با بازگشت نسبی سلامت روانی، یأس تبدیل به امید می‌گردد.

روند فکری بیمارگونه‌ی قبلی ؛ غیر واقعی

معتاد با خود فکر می‌کرده است که عقل کل است و همه چیز را بهتر  از همه کس می‌داند.

روند فکری قدم دوم بهبودی؛ واقعی

معتاد در حال بهبودی می‌پذیرد که عقلش سالم نیست.

روند فکری بیمارگونه‌ی قبلی؛ غیر واقعی

معتاد فقط و فقط به قدرت مواد مخدر ایمان داشته و تصور می‌کرده است که نیاز به هیچ‌کس یا مرجعی ندارد.

روند فکری قدم دوم بهبودی ؛ واقعی

معتاد در حال بهبودی به مرور به خدا ایمان می‌آورد و نیاز به او را احساس می‌کند. قدم دوم در قدمهای ۱۲ گانه، همانند قدم اول به دیوار دفاعی نفس ضربه می‌زند و روزنه‌ای را که در اثر ضربه‌ی قدم اول به وجود آمده است، بازتر می‌کند. این ضربه‌های حساب شده، برای کسی که سال‌ها در دنیایی غیرواقعی روزگار گذرانده، بسیار حیاتی است (این ضربه‌ها، همان ضربه‌هایی است که بعضی از متخصصان سعی کرده‌اند آ‌ن‌را با شوک الکتریکی به وجود آورند)؛ خالی کردن باد اضافی غرور معتاد درحال بهبودی، باعث می‌شود که قابل دسترسی شود و ارتباط با او میسر گردد.

قدم سوم در قدمهای ۱۲ گانه :

تیتر قدم سوم در قدمهای ۱۲ گانه : ما تصمیم گرفتیم که اراده و زندگی‌مان را به مراقبت خداوند، بدان گونه که او را درک می‌کردیم ، بسپاریم.

اولین تصمیم جدی و عاقلانه‌ای است که معتاد درحال بهبودی، بنا به حق انتخاب تازه یافته‌اش، برای خود می‌گیرد. تصمیماتی که او قبلاً در زندگی گرفته است، همگی بر مبنای اعتقاد و باور ریشه‌ای و اصلی او یعنی ترس و کمبود، گرفته شده‌اند. در این مرحله، امید و ایمانی که معتاد درحال بهبودی در اثر بـرداشتن قدم دوم پیدا کرده است، ترس فلج کننده‌ی او را کاهش می‌دهد و امکان اعتماد کردن به چیزی را ، به جز مواد مخدر، برایش فراهم می‌کند. زیربنای معنوی قدم سوم ، اعتماد است.

روند فکری بیمارگونه‌ی قبلی؛ غیر واقعی

معتاد، تصور می‌کرده است که با تکیه بر اراده‌ی خود در زندگی موفق می‌شود.

روند فکری قدم سوم بهبودی؛ واقعی

معتاد در حال بهبودی، می‌پذیرد که میل و اراده‌ی شخصی، او را به جایی نرسانده است؛ بنابراین تصمیم می‌گیرد که زندگی خود را به مراقبت خداوند (نیرویی برتر از خود) بسپارد و بگذارد که خداوند اراده‌ی او را هدایت کند.

روند فکری بیمارگونه‌ی قبلی ؛ غیر واقعی

معتاد تصور می‌کرده است که فقط می‌تواند به مواد مخدر اعتماد کند.

روند فکری قدم سوم بهبودی ؛ واقعی

معتاد درحال بهبودی، تصمیم می‌گیرد که به آفریدگار خود اعتماد کند. با برداشتن سه قدم اولیه‌ در قدمهای ۱۲ گانه، قسمت اعظم اعتقادات و باورهای ریشه‌ای و اصلی معتاد درحال بهبودی , دچار تحول و دگرگونی عظیمی می‌گردد. در این مرحله، سپر نفس (Ego) در اثر ضربه‌ی شدید قدم سوم، تاب برمی‌دارد و غرور بیش از حد و خود محوری معتاد درحال بهبودی تعدیل می‌یابد. در اثر این تغییر و تحول تدریجی، معتاد درحال بهبودی برای اولین بار در زندگی خود با فروتنی و واقع بینی آشنا می‌شود. سایکودینامیک سه قدم اولیه به صورت یک فرمول ساده بیان می‌گردد :

قدم اول؛ من نمی‌توانم به خودم کمک کنم.
قدم دوم؛ او (خدا) می‌تواند به من کمک کند.
قدم سوم؛ به او اجازه می‌دهم که به من کمک کند.


 

قدم چهارم :

تیتر قدم چهارم در قدمهای ۱۲ گانه : ما یک ترازنامه‌ی اخلاقی بی‌باکانه و جستجوگرانه از خود تهیه کردیم.

از آن‌جا که روند فکری وابسته، حالت طبیعی ندارد و اعتقادات او غیر واقعی و منحرف است بنابراین تقریباً هیچ وسیلۀ قابل اعتمادی برای ارزیابی خود ندارد و بیمار بنابر طبیعت اعتیاد که حالتی غیر طبیعی است‌، در دنیای خود ساخته‌ی مجازی روزگار می‌گذراند و هیچ‌گونه شناختی از وجود واقعی خود که در زیر شخصیت ظاهریش پنهان شده است، ندارد.

یکی از دلایل مهم سر باز زدن معتاد از پذیرش خود، نداشتن شناخت از شخصیت واقعی خویشتن است. بیمار، همواره در میان دو قطب مخالف احساس حقارت و تصورات خود بزرگ بینانه سرگردان است. او تصور می‌کند که از همه برتر است اما احساس او (حقارت) با فکرش مطابقت ندارد. افکار و احساسات معتادان، همیشه با یکدیگر در تضادند؛ این مسأله باعث می‌شود که آن‌ها حتی پس از ترک دراز مدت، بار دیگر به موادمخدر پناه ببرند و با کند کردن افکار و احساسات خود، آرامش پیدا کنند. ترازنامه‌ی اخلاقی یا به عبارت دیگر، ارزیابی شخصیت, امکان شناخت شخصیت واقعی را برای معتاد درحال بهبودی فراهم می‌کند.

روند فکری بیمارگونه‌ی قبلی – غیر واقعی

معتاد تصور می‌کرده است که از دیگران برتر است (احساس تنهایی زاییده‌ی این طرز تفکر است.).

روند فکری قدم چهارم بهبودی ؛ واقعی

با پیدا کردن نکات مثبت و منفی و با شناخت  شخصیت واقعی، تضاد درونی تخفیف پیدا می‌کند. تصورات خود بزرگ بینانه به مراتب کم تر می‌شود و قابلیت پذیرش خود واقعی فراهم می‌آید. در این مرحله، معتاد درحال بهبودی به مرور خود را همتراز دیگران می‌بیند و احساس تنهایی کشنده‌ی خود را از دست می‌دهد.

قدم چهارم، ضربۀ قاطع دیگری به نفس « EGO » معتاد در حال بهبودی وارد و او را به قالب واقعی خود نزدیک تر می‌کند.

قدم چهارم، فـرد در حال بهبودی را با خود آشتی می‌دهد و دریچه‌ی روابط آینده‌ی او را به روی خود واقعی‌اش می‌گشاید. این قدم، بیماری را که عمری از واقعیت‌ها گریخته است، با صداقت آشنا می‌کند. در فرایند این قدم ( نوشتن ترازنامه‌ی اخلاقی – ارزیابی شخصیت) معتاد در حال بهبودی، در واقع صداقت با خود را تجربه و احساس می‌کند.

قدم پنجم :

تیتر قدمهای ۱۲ گانه : ما چگونگی دقیق خطاهای‌مان را به خداوند، به خود و یک انسان دیگر اقرار کردیم.

معتادان به خاطر تضادهای درونی و شخصیت دوگانه، هم چنین زندگی بخصوص‌شان که با خلاف کاری و اعمال ضداجتماعی توأم می‌باشد، زندگی سـری و محـرمانه‌ای دارند.

انکـار یکی از اصـول و اعتقادات اصلی تمامی معتادان به مواد مخـدر است. آن‌ها به خاطر ترس از برملا شدن و گرفتاری، زندان و از دست دادن موقعیت در خانواده، اجتمـاع و محل کار، هیچ وقت به اصطلاح خودشان چیـزی را گردن نمی‌گیرند. هر چند که این افراد، همواره اعمال خود را باور می‌کنند اما در عین حال، همیشه و در همه حال احساس گناه می‌کنند و از وجود خود خجالت می‌کشند؛ هرگز این احساسات را بروز نمی‌دهند و سعی در فراموشی آن‌ها دارند. در مرحله ای که بیمـاری به صورت مزمن در می‌آید، دلیل اصلی ادامه‌ی مصـرف مواد مخدر، کـرخ کردن احساسات دردآور است.

قدم پنجم در قدمهای ۱۲ گانه ( در میان گذاشتن مطالب ترازنامه‌ی اخلاقی و ارزیابی شخصیت با انسانی دیگر) بر اعتقادها و باورهای ریشه ای و اصلی فـرد در حـال بهبـودی، تأثیـر عمیقی می‌گذارد و هم چنین احساس گناه را در او کاهش می‌دهد.

روند فکری بیمار گونه‌ی قبلی؛ غیر واقعی

فرد معتاد تصـور می‌کـرده که شخصیت ظاهـری (شخصیتی که به مـردم نشان می‌داده است) شخصیت حقیقی خـود اوست.

روند فکری قدم پنجم بهبودی ؛ واقعی
معتاد در حال بهبودی که با نوشتن ترازنامه‌ی اخلاقی- ارزیابی

شخصیت،  خود واقعی را پیـدا کرده است،  آن را می‌بیند و به مرور می‌پذیرد.

شهامت، اصـل معنـوی قدم پنجم در قدمهای ۱۲ گانه است. اعتـراف به خطا و ضعف، نیـاز فراوانی به شهـامت دارد. با به کارگیری قدم پنجم، بیمـار در حال بهبودی شهامت را تجـربه می‌کند و به مـرور رویارویی با زندگی و گفتن حقایق را می‌آموزد. قـدم پنجم ضربه دیگری به نفس ( EGO )  وارد می‌کند و معتاد در حال بهبـودی را به خـود واقعی اش نزدیک تر می‌نماید.

عزیزان و همراهان ارجمند لطفا برای دریافت مشاوره رایگان از طریق صفحه مربوطه اقدام فرمایید. همچنین برای اخذ اطلاعات بیشتر در زمینه بستری نمودن بیمار خود در یکی از شعب کمپ ترک اعتیاد اهواز کمپ لطفا با مشاورین مرکز تماس حاصل فرمایید.

 

منبع نوشته : قدم های دوازده گانه